فصل چهارم
فرموله كردن ملغمه
(سنجش موقعيت)
مقدمه
اين تراژديها نيستند كه ما را نابود مي كنند بلكه ملغمه ها ما را به نابودي مي كشانند.
دروتي پاركر[1]
براي پركردن شكاف موقعيت فعلي يك سازمان و موقعيتي كه مي خواهد در آن باشد،بايستي موقعيت فعلي سازمان، موقعيتي كه بدون ايجاد تغييرات بدان خواهيم رسيد و موانع داخلي و
خارجي بر سر راه تغييرات، كاملاً شناخته شوند.اين امر نيازمند شناخت نسبتاً دقيقي از موقعيت جاري سازمان و محيط اطراف آن مي باشد.اين دانش و درك معمولا بين اعضاي مختلف سازمان
تقسيم شده است. بنابراين تهيه آنچه وضعيت فعلي سازمان يا تحليل موقعيتي خوانده مي شود،نيازمند شناسايي منابع، جستجوي آنها،جمع آوري درك و دانش آنها و سر و ساماندهي بدانها
به صورت يك مجموعه واحد و فراگير است.
اين فرمولاسيون تقريباً همواره براي مديريت سازمان مربوطه جذابيت دارد، خواه از اين موارد در تهيه برنامه استفاده بشود يا نه. در بسياري اوقات اينگونه اطلاعات به مديران درك درست و
عميقي ميدهد.
علاوه بر يقين حالت فعلي يك سازمان ، فرموله كردن ملغمه هاي آن نيازمند « يقين آينده موردنظر» هم ميباشد كه موقعيتي است كه سازمان بدان خواهد رسيد اگر (1) به انجام آنچه هم
اكنون انجام ميدهد، ادامه دهد (2) اگر محيط اطراف دچار تحول شود اما تنها به گونهاي كه سازمان انتظار آن را ميكشد.توجه كنيد كه هر دو اين فرضيه ها ناصحيح هستند، سازمان درگير برنامه
ريزي نمي شود مگر آنكه حداقل برخي از رفتارهاي خود را تغيير دهد و ديگرآنكه هر سازماني انتظار امور غير منتظرهاي راهم ميكشد. بنابراين ترسيم آينده درواقع يك «عبارت شرطي مخالف
واقعيت»است. معذلك همين ترسيم آينده است كه ملغمه هاي جاري سازمان را آشكار ميكند، يعني آنكه سازمان چگونه خود را نابود ميكند. مگر آنكه رفتار خود را تغيير دهد.
:: موضوعات مرتبط:
مقالات و كتاب مديريت ,
,
:: برچسبها:
كتاب خلق مجدد سازمان - فصل چهارم ,
وضعيت يك سازمان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 661
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0